میدونم

می‌دونم برات عجیبه این همه اصرار وخواهش
این همه خواستن دست و بدون حتی نوازش
می‌دونم كه خنده داره واسه تودنیای دردم
می‌گذری از من و میری اما باز من برمی‌گردم
می‌دونم برات عجیبه منبا اون همه

غرورمپیش همه‌ی بدیهام چه‌جوری بازم صبورم

می‌دونم واست سؤالهكه چرا پیشت حقیرم
دور میشی منو نبینی باز سراغتومی‌گیرم

می‌دونی چرا همیشه من بدهكار تو میشموقتی نیستی هم یك‌جور با خیالت راضی میشممی‌دونی واسه چی از تو برمی‌گردم و می‌خندم
تا نبینی گریه‌هامو ، هر دو چشمهامو می‌بندم
چاره‌ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
می‌میرم اگه نباشی ، بی‌تو من بدجوری تنهام
می‌دونم یك روز می‌فهمی ، روزی كه دنیا رو گشتی             
من چه‌جوری تو رو خواستم ، تو چه‌جور ازَم گذشتی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: شعر 2 ، ،

تاريخ : پنج شنبه 24 مرداد 1392 | 20:47 | نویسنده : امیرعباس |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.